مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــیمــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره
مهرساممهرسام، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات مرسانا و مهرسام در وب

عکس های جامانده از 6 تا 7 ماهگی مهرسامی

تولد بابایی احمد الهی جشن 120 سالگیش رو جشن بگیریم الهی همیشه سایه ی پر از مهر وبرکت بابایی بالای سرمون باشه خداوند عمر با عزت بهش بده همیشه مایه ی افتخارم هستی بابای گلم اولین سالی بود که مهرسامی در این جشن کنارمون بود ...
27 بهمن 1395

عزیزترینم 5 سال و 5 ماهگیت مبارک

مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی تا این لحظه ، 5 سال و 5 ماه سن دارد :.   امروز به تو فکر می کنم به زمانی که چشم گشودی و آغوش زمان ضربان قلبش را با تو یکی نمود دنیایم با تو آغاز شد ...
11 بهمن 1395

شروع غذای کمکی

تصمیم گرفتم غدای کمکی مهرسام جونی رو با توجه به اینکه به غذای سفره خیلی علاقه نشون میداد وقتی در حد مزه یه انگشت بهش میدادیم از پنج ماه ودو هفتگیش شروع کنم مامانی زحمت کشید وبا وجود دست دردی که بود ارد برنج واسه مهرسام جونی درست کرد ... بار اول درحد 5 قاشق فرنی خوردی که خیلی دوست داشتی   بعدش خواب عمیقی کردی که تاحالا ندیدم اینجوری راحت بخوابی بعد از دو سه روز حریره بادوم شروع کردم که اونم راحت خوردی اما از همه بیشتر به سوپ علاقه داری وبدون هیچ دردسری تا اخرش میخوری پوره سیب زمینی اصلا دوست نداری اب سیب و اب هویج هم خیلی دوست داری ...
16 دی 1395

اولین برف و واکسن شش ماهگی

اولین برفی که مهرسام جون دید همزمان با شش ماهگیش بود 19 اذر 95...واکسن شش ماهگیش رو به خاطر برف یک روز دیر تر زدیم ...مرسانا گلی هم به خاطر برف وسرمای هوا یک هفته تعطیل شد مدرسش..کلی کیف کرد تو خونه...   پیش به سوی مرکز بهداشت قربونت برم دردونه ام منتظر تا نوبت واکسن زدنت بشه الهی بمیرم دردت رو نبینم ...خدا رو شکر تب زیاد نکردی وفقط یه مختصر تب کردی که با خوردن قطره استامینوفن رفع شد ... شاد و خندون برگشتیم خونه بابایی احمد یه ادم برفی کوچیک واستون درست کرده بود..کلی تعجب کردی با دیدنش ای جووون عز...
16 دی 1395