مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــیمــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
مهرساممهرسام، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

خاطرات مرسانا و مهرسام در وب

مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی تا این لحظه ، 2 سال و 6 ماه و 7 روز سن دارد

1392/12/20 1:39
851 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام به عزیزترین دخمل دنیا ...

امشب از فرصت استفاده کردم و میخوام از شیرین کاریهات بنویسم

قربونت برم که این روزها خیلی خیلی شیطون شدی ....عصر ها وقتی خوابی  اتاقت رو که به هم ریختی  مرتب میکنم اما شب که میخوام برم بخوابم  روز از نو روزی از نو  به قول معروف شتر با بارش گم میشه تو اتاقت ....

دیگه کامل حرف میزنی و بعضی موقع ها کلمه هایی میگی که من شوکه میشم و میخوام قورتت بدم

نمونه اش اینکه داشتم سریال کوزی  گونی نگاه میکردم شما هم کنارم دراز کشیده بودی ...وقتی رفت تبلیغ گفتی مامان چقدر باحال شده ... ...وقتی کوزی رو میبینی میگی مامان این کوزی ....

رفته بودیم حمام قبل از اینکه بریم داخل آب گرم رو باز میذارم تا حمام هوا بگیره ...رفتی گفتی مامان داغ بعد که من آب رو سرد کردم گفتی چه باحال

بعضی موقع ها وسط بازی یا غذا خوردنت میگی مامان عاشگتم (عاشقتم) یا مامان خیلی دوست دارم ...

منم عاشقتم یکی یه دونه من

بعضی صبح ها که میخوام برم سر کار بیدار میشی وگریه میکنی ...میگی مامان پالالا دارم ...منم رو پام میذارمت تا بخوابی ...برای همین معمولا دیر میرسم سر کار

بعضی کلمات رو برعکس میگی ....مثلا مامان چراغ رو خاموش کن منظورت اینه که برات روشنش کنم  یا میخوای بگی در بازه میگی مامان دربستس ...

شب ها قبل از خواب حتما باید مسکاس (مسواک )بزنی ...

وقتی میریم خونه مامان فری هنوز به کوچشون نرسیدیم شروع میکنی به خوندن شِشیدیم وشِشیدیم کاشکی نمیشِشیدیم تو راه بودیم خوش بودیم سوار لاک پشت بودیم ...

از بین غذا ماکارونی خیلی دوست داری همچین میان وعده نون وپنیر وسبزی حتما هم باید تربچه داشته باشه ...آب میوه  هم جدیدا دوست داری ...

یکسره صندلی آشپزخونه میذاری زیر  پات وظرف میشوری بعدشم که میای پایین خیس آب شدی ...

وقتی از مهد میای توی راه همه اتفاقات رو تعریف میکنی برام مثلا مامان آتوشا جیش کرد تو شلبارش ....

یا من کبریا رو چنگ زدم ...قربون اون حرف زدنت بشم من ....

وای وای یه  حرف بدی یاد گرفتی ....تا چیزی میشه میگی کیثافت ....رفته بودیم هایپر دیدم تو سبد آب میوه گذاشتی گفتم مرسانا تو یخچال یه عالمه آب میوه داری جواب دادی کیثافت.و  روت رو کردی اونور ...مامان فری هم با ما بود براش که تعریف کردم گفت بذار من بهش بگم ببینم چی میگه وقتی مامان  بهت گفت مرسانا تو یخچال که آب میوه داری چرا برداشتی گفتی بابا مجید برداشته (در صورتی که خودت برداشته بودی)

یه شب خونه مامان فری بودیم میخواستیم شام بخوریم ...مامان فری  چون میدونه شما علاقه خاصی به بفرمائید شام داری گفت مرسانا بدو برو بفرمایید شام داره یه دفعه گفتی اَکَلی میگی منظورت الکی بود که کلی خندیدیم ....

میخواستیم بریم خونمون حاضر نمیشدی بابایی اجمد گفت بابایی بیا کاپشنت رو بپوش گفتی آخه من باباییم مگه ...

هر لحظه وهر ثانیه خدا رو شاکرم که فرشته نازنینی  مثل تو عزیزم رو دارم ....

 لاینر متن

عاشــــــــــــــــــــــق طاها هستی  

 خیلی با دانیال جون جور هستی وحسابی هوای هم رو دارین ...کلی با هم بازی میکنین

 قربونت برم که داری میوه ظرف میکنی ...دخملم یه کدبانو نمونه اس

 بعضی اوقات از فرصت استفاده میکنی ومیری دوربین رو برمیداری ..شروع میکنی به عکس گرفتن ...اینم دو تا از عکس هایی که گرفتی

عاشق اون پا رو پات انداخنتم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

mana
20 اسفند 92 9:20
elaaaaahi fadatsham.che harfaei che karaei mikone in khanom goli,,mozoe abmive kheyli bahal bood
انسیه مامان امیرعلی
20 اسفند 92 9:41
مهسا جون عزیزم اگه رمزونمیفرستی خوب حداقل یه متاسفم بگو بدونم دیگه ماروقابل نمیدونی که دختر نازتوببینیم
. مــامــان مــهســا♥
پاسخ
عزیزم متاسفم
mAhyA
20 اسفند 92 10:03
ماه قشنگ منههههه
♥مامی ملودی جون ♥
20 اسفند 92 10:27
فدات بشم که این همه عسلی . مامانش مراقب چاقو باش
. مــامــان مــهســا♥
پاسخ
خدا نکنه گلم ...چشم
بهناز خانومی
20 اسفند 92 10:42
ای جانم عزیز دلمممم فرشته نازنین و دوست داشتنی من همیشه سالم باشیی گلمن
. مــامــان مــهســا♥
پاسخ
عزیزم ممنونم از دعای زیبات
mamanebaran
20 اسفند 92 12:16
مهسا جونم من رمز ِ جدید رو ندارم
. مــامــان مــهســا♥
پاسخ
وای یادم رفت
مهلا
20 اسفند 92 14:43
هزار الله اکبر که اینقده توشیرین زبونی خوشگل خانمممممممممممممم عزیزمییییییییییییی
سمیرا مامان پرنیان
20 اسفند 92 15:36
ای وای پرنیان هم کلمات رو برعکس میگه قربونت برممممم چقدر خانوم شدی
سمیرا مامان اهورا
20 اسفند 92 15:54
ای عزیزدلمی تو حرف زدنتو قربون بشم خوشمل خانم.چه چیزایی یاد گرفتی عزیزم ماشاا... انقد دلربایی نکن چشم میخوری کلی از کیثافت گفتنت خندیدم فدات بشم مهسا جون خیلی مثل اهورا صحبت میکنه این خانوم طلا به خصوص چپه حرف زدنشون عزیزم مواظبش باش
زهرا ق
20 اسفند 92 16:38
آخی بچه داداش منم که کوچولو هستش بهش میگم داداش میگه من که داداش تو نیستم یاد اون افتادم تندرست باشی و موفق
سمیرا
20 اسفند 92 23:45
ماشالله چقدر شیرینی خاله
maryam.k
20 اسفند 92 23:58
سلام به مادر ودختر گل خوبید?انشاالله همیشه خوش خورم باشین در پناه لطف ایزدی دوستون دارم
الهه نار....
21 اسفند 92 1:09
سلام مهسا جون.منم رمزززززز
مرجان مامان پریساجون
21 اسفند 92 6:41
خیلی عزیزه این دخمل
مامان آوینا
21 اسفند 92 7:34
سلام عرض شد میبینم که دوباره رمزو عوض کردی بده رمزو بعد از شونصد سال اومدم وبلاگ آوینا رو آپ کردم عکسای جیگر رو میخوام ببینم
eli
21 اسفند 92 18:17
to ro khoda ramzo be manam bedid
رویا
21 اسفند 92 23:07
آلوچه کوچولو در حال بزرگ شدن و کدبانو شدن...سلیقت حرف نداره عسل گلی در انتخاب دانیال
آرزو
22 اسفند 92 2:07
سلام مهسای عزیزم.... خدا براتون حفظش کنه... خانمی شده...مرسانا گلی....الهی همیشه همیشه تنش سالم باشه...و دلش شاد...خدا را شکر بینیشم خوب شده... روزای خوبی داشته باشید...
مامان رهام
22 اسفند 92 21:56
عزیزدلم قربونت برم که اینقد جیگری.....رهامم بفرماییدشامو خیلی دوست داره...کدبانوی خاله عاچقتم
محبوبه
22 اسفند 92 23:14
مهسا جون من همچنان منتظر رمزم رمز نمیدین؟؟؟
Asma
24 اسفند 92 1:34
مهساجون بمن رمز نمیدی؟من شمارم عوض شده.خصوصی میفرستم شمارمو واست عزیزم