یلدا 93
یلدا 93 شب یلدا ، طولانی ترین شب سال ، آخرین شب پاییز و مقدمه ای بر زمستان
شب یلدا شب بزم و سرور است / شبی طولانی و غمها بدور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه / بساط خنده و شادی چه جوراست
یلدا مبارک
دخترم امسال چون شب یلدا مصادف بود با ایام شهادت برای همین شب یلدا رو دیرتر برگزار کردیم ...پنجشنبه قرار شد بریم خونه ماجون ...
قربون مامان هنرمندم برم که مثل همیشه سنگ تموم گذاشت و شب یلدا مفصلی رو برای ما تدارک دیده بود ...
میز یلدا خیلی خوشگل که حاصل هنر نمایی ماجونه ...
بازم هنر دست های مهربون مامان عزیزم که با عشق برات بافته ..
عزیز ترین مامان دنیا و مهربونترین ماجون دنیا عاشقتمممممم
خیلی بهت میومد عروسک...
موقع عکس گرفتن یک کم اذیت کردی وهمکاری نمیکردی ...بیشتر لجبازی بود
میرفتی پشت میز میگفتی حالا عکس بگیر
یا فرار میکردی
میگفتم دخترم کلاهت رو بده بالا ،بیشتر میکشیدی پایین
بابا احمد عزیزم که کلی سرگرمت میکرد تا بتونیم دو تا عکس درست وحسابی بگیریم ازت
وقتی بابا مجید اومد کلی شارژ شدی
ای جونم .....قربون شما دو تا برم ....امید زندگیمین
دایی محمد 
بفرمایید شام یلدایی
مامان وبابای عزیزم ممنونم بابت شب قشنگی که کنارتون داشتیم
الهی سالیان سال زیر سایتون این شب رویایی رو کنار هم جشن بگیریم
مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی تا این لحظه ، 3 سال و 3 ماه و 26 روز سن دارد :.
شب یلداتون مبارک بوده باشه
سلام منو بهشون برسون لطفا
خدا همیشه کنار هم شاد و سلامت نگهتون داره
دهنم که نه .. ولی دلم آب افتاد 
دست ماجون درد نکنه بابت لباس و همه چیز ..
انشالا همه چیز به خوشی 
امیدوارم همیشه سالم و خوشحال در کنار هم باشید 
