متفرقه این روزها
سلام دختر قشنگم
این روز ها مامان رو ببخش خیلی کم حوصله شدم برای آپ کردن وبلاگت ..الانم تو این پست میخوام عکس هایی از یک ماه پیش تا الانت رو بذارم ...
اینجا یه روز جمعه سه تایی رفتیم طرقبه برای ناهار
توی اون فضای کوچیک بازی میکردی واز این ور به اون ور میدویدی
یه روز جمعه هم به دعوت عمه جان مهنوش رفتیم ناهار سدروس
اون روز کلی اذیتم میکردی ..با خودت یه لاک زرد برده بودی و اونجا برای نیروانا جان لاک میزدی یه لحظه ازت غافل شدم دیدم تمام این لباست رو لاکی کردی ...خدا رو شکر لاکش از اون لاک هایی بود که فوری پاک میشه ..بنده خدا بابا مجید کلی وقت گذاشت تا پاکشون کنه ...
یه روز عصر هم دیدم با قیچی هزار تومنی بیچاره رو به این روز در آوردی
یه جمعه هم با خاله فرشته اینا وماجونینا رفتیم بیرون شهر ..هوا واقعا عالی بود عصرش یک کمی سرد شد ..
منظره پاییز خیلی زیبا بود...نقاشی خداوند
این عکس هنر بابایی احمد ...نمیذاری ما ازت عکس بگیریم ...ولی بابایی احمد خیلی راحت ازت عکس میگیره
هفته پیش هم تولد صمیمی ترین دوستم مهشید جون بود ..سوپرایزی رفتیم خونشون با بادکنک ...اینم قبل از رفتن
شام رفتیم آخر ظرقبه واقعا بهمون چسبید به دوستای عزیزی که مشهدن یا مشهد میان توصیه میکنم اغذیه مشتی رضا رو برن حتما
اینجا هم تولد عمه جون مونا بود که کلی آتیش سوزوندین ...چون سرماخورده بودی بهانه زیاد میگرفتی ..
قربون ا اون ژستت برم
نمیدونم تو چه فکری بودی؟
مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی تا این لحظه ، 3 سال و 2 ماه و 20 روز سن دارد :.