بدترین اتفاق عمرم

1392/8/13 22:48

1,223 بازدید

اشتراک گذاری

روز عاشورا بدترین روز برای من بود....

دست گل دخترم با بخار دستگاه بخور سوخت

قضیه از این قراربود که حدود ساعت 9 شب بود که داشتم مرسانا رو حاضر میکردم که بریم بیرون شام غریبان....

بابا مجید دستگاه بخور رو روشن میکنه ، میذاره روی میز اشپزخونه ومن هم از این موضوع بی خبر بودم...

مرسانا گلی هم وقتی داخل اتاق بودم وبابا مجید هم حواسش نبود میره وانگشت کوچولوی اشارش رو نزدیک بخار میگیره .....یک دفعه دیدیم جیغ زد همراه با گریه شدید

فهمیدیم دستش سوخته اما اصلا قرمز نشده بود...فوری گرفتیم زیر آب سرد و کرم سوختگی زدم....

قربونش بشم چقدراین دختر صبوره ....زود گریه اش قطع شد اما اخر شب که برگشتیم خونه باورم نمیشد دستش تاول خیلی بدی زده بود تا چند روز هر وقت دستش رو میدیدم خودم رو نفرین میکردم که چرا حواسم بهش نبود ....

فرداش بابا مجید به توصیه دکتر پماد سوختگی به نام الفا گرفت

الانم دستش بهتره ومحل سوختگی داره خشک میشه وپوست انداخته

مامان های مهربون تو رو خدا مواظب فرشته هاتون باشین.....

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (41)

مامان بنیتا
14 آذر 91 1:14

وای خیلی دلم سوخت ایشالا زودی خوب شه عزیزم

مامان رادین(پربسا)
14 آذر 91 1:37

سلام مهسا جان متاسفم که انگشت مرسانا رو زخمی میبینم خیلی ناراحت شدم اما دعا میکنم زود زود خوب بشه.انشاله همیشه گل دختریمون سالم باشه

مامان روژینا
14 آذر 91 3:00

ای واااااااای جونم بمیرم چقدرم بد سوخته مامانی بوسش کن که زود خوب بشه بوووووووووووووووووس

مامان سمانه
14 آذر 91 3:30

الهییییییییییییییییییییییییی چرا آخه جیگرم ریش شد قربونش برم که اینقدر خانمه و بیقراری نکرده مامان مهسا براش خیلی صدقه بده به خدا جشم میخوره

زهراص
14 آذر 91 6:55

الهي قربونش برم من اتفاقه ديگه ميفته

خانوم گلی
14 آذر 91 8:23

الهی عزیزم چقد بد جور سوخته اشک تو چشام جم شد

♥ مامي ملودي جون ♥
14 آذر 91 8:57

الهي بميرم هم براي دل تو مهسا جونم هم براي دست كوچولوي مرسانا . خدايا خودت مواظب بچه هامون باش

اشكام سرازي شد . ميدونم چي كشيدي

محبوبه
14 آذر 91 9:18

وای خدای من چه تاول بدی زده. انشاالله زود خوب بشه.مامان مهساجون خیلی خیلی مراقب گل دخترمون باشین چون الان دوست داره از همه چی سر در بیاره و همه چی روبشناسه

زهره
14 آذر 91 10:04

وااااااای خداروشکر به خیر گذشته هرچند که همینم برای یه دخمل کوچولو خیلی وحشتناکه حالم بد شد ببین بچم چه قد اذیت شده

وانیا باستان پور
14 آذر 91 11:51

دوستان عزیزم سلام وانیا خانوم ما رو روز چهارشنبه در برنامه پنگول ساعت 2 ببینید با تشکر از همه دوستداران وانیا

بهناز خانومی
14 آذر 91 13:30

آخی ای جانم چقدم بد سوخته دلم کباب شد

مامان تیارا
14 آذر 91 13:45

الهی بمیرم چه تاولی زده .مهسا جون خودتو سرزنش نکن هر چند که میدونم سخته برای منم این اتفاق افتاد اما نه با بخار .عزیزم بالاخره این وروجکا خیلی مواظبت میخواند. عزیزم از من به شما نصیحت و همه دوستانی که این کامنت را میخوانند .سفیده تخم مرغ مثل معجزه ای برای سوختگیه .دست تیارای منم چند روز پیش سوخت و من سریع سفیده تخم مرغ زدم و واقعا معجزه کرد عزیزم .دست خودم هم باب بخار روغن سوخت و خیلی بدجور بود و خلاصه با زدن سفیده تخم مرغ بطور مرتب یعنی هر 10 دقیقه . ماندن سفیده شب تا صبح واقعا معجزه بود .ببخشید پر حرفی کردم . انشاءاله دیگه اتفاقات بدی برای مرسانا گلی نازنین و همه بچه ها نیفته .

واسه دستای این عروسک و دل مهربون مامانش

نجمه مامی ایسودا و ارتین
14 آذر 91 14:33

الهی بمیرم واسه گلم خیلی دلم سوخت

تو رو خدا بیشتر مواظبش باش هر روز صدقه بزار براش

مامان اهورا
14 آذر 91 17:04

الهی بمیرم دلم کباب شد قربون دست کوچولوت برم یاد سوختگیه اهورا افتادم که آب جوش ریخت رو شکمش واااای اونموقع اهورا 7 ماهش بود خیلی بدجورشده بود یه تاول گنده رو شکمش زده بود که نه میتونست غلت بزنه نه قشنگ بغلش کنیم خیلی روز بدی بود کلی هم گریه کردم میتونم درکت کنم مهساجان بیشتر مواظب گلمون باش.الان توی یه سنی هستن که همه چی واسشون جالبه و میخوان کنجکاوی کنن فدات بشم دخترک نازم ایشاا... زود خوب بشی عزیزدل من

مامان دینا جون
14 آذر 91 18:00

ای وای خدای من.ایشالا که خیییلی زود خوب میشه.و دیگه هم از این اتفاقا براش نمیافته.

فرزانه
14 آذر 91 22:12

نازیییییی عسلک ... خیلی ناراحت شدم ...

مامان ماهان نفسی
15 آذر 91 0:29

وای الهی من برات بمیرم عشقم چه تاول بدی زدی وای جیگرم کباب شد مهسا جون شماهم خودتو اذیت نکن بچم چش خورده خالش براش بمیره

maryam.k
15 آذر 91 1:01

سلام خاله جون'الهی دستت چی شده بوس بوس مهسا جون خدا را شکر که بازم به خیر گذشته صدقه بده

مامان پرنيان درنيان
15 آذر 91 16:04

عزيززززززززززززززم اتفاق هست ميفته خودتو ناراحت نكن هر چند ميدونم كه خيلي سخته براي گل گلي هر روز صدقه بدين

mAhyA
15 آذر 91 18:58

سلام !!! خدا رو شکر اتفاق بدتری نیفتاد...

از دست این مامانای دلسوز... که هرچی واسه بچشون اتفاق بیفته خودشونو سرزنش میکنن حتی اگه تقصیر اونا هم نباشه

مامان مهربون خودتو ناراحت کن مثل همیشه 4 چشمی مواظبش باش و براش همیشه دعا کن و صدقه و اسفند هم یادت نره

ایلیا و خاله ریحانه
15 آذر 91 19:24

وای مهسا جون واسه مرسانا کوچولو صدقه بده و اسفند دود کن همیشه

آلاء
15 آذر 91 20:04

واااااااااااااااااای الهی عزیزم مهسا جون بخدا جیگرم کباب شد اشکام در اومده.مانیتور رو نمیبینم عزیزم خودتو سرزنش نکن

مامان افسانه
16 آذر 91 12:03

الهی خیلی ناراحت شدم مواظب دختر نازت باش گلم

مامان سویل
16 آذر 91 15:34

وای مامانی کاشکی بیشتر مواظبش بودی منکه دلم اب شد از عکسش

مامان سویل
16 آذر 91 15:35

راستی گلم میشه ما رو دوباره لینک کنید البته با ادرس جدیدمون:بوسسسسسسس واسه مرسانا ومامانشX

مامان آوینا
16 آذر 91 17:32

الهی خاله قربون اون دستای خوشگلت بشه عزیزم الان چه طوری عروسک ؟ خداکنه دیگه هیچ وقت تو زندگیت ناراحتی نبینی مهسا جون خیلی ناراحت شدم باید بیشتر مواظب باشیم الان بچه هامون تو سن حساسین از طرف من ببوسش

مامان پارسا
16 آذر 91 20:42

وای خدای من چه قدر بد شده دست این فرشته کوچولو.ایشالا زودتر خوب شه

فرناز مامان ريحانه
17 آذر 91 9:44

خيلى ناراحت كننده بود جيگرم كباب شد.

عمه ي آتنا
17 آذر 91 14:10

الهي

يه بارم آتناي ما همچين اتفاقي افتاد واسش با باقله ، فكر كرديم داره خودشو لوي ميكنه آخه زياد داغ نبود ولي بعدش تاول زد ولي خب ني ني ها حساسن

خدارو شكر كه خوب شده

عسل و غزل
17 آذر 91 22:10

لطف میکنی به من هم رمز بدی

خاله شهرزاد قصه گو
18 آذر 91 8:26

وااااااااااااااااااااااااااااااااي ي ي ي ي ي ي ي خدااااااااااااااااااا ، الهي عزيزم چه دردي داشته .تورو خدا حواست به اين فرشته کوچولو باشه

مامان ایسان
18 آذر 91 13:42

عزیزم بیشتر مواظب باش از بچه هایه ایندورهزمونه نمیشهقافل شد خیلی بلا هستن مرسانا جونیم زود دستش خوب میشه دستشو از طرف من ببوس بگو بزرگ میشی یادت میره ولی ما مادرا این درد هایه شما رو یادمون میمونه

مرجان مامان پریساجون
18 آذر 91 18:40

خیلی متاسفم عزیزم ایشاله زودتر خوب شه

مامان اتنا
19 آذر 91 1:19

الهی بمیرم ما که بزرگیم با یه سوختگی کوچولو اونقد سر وصدا میکنیم وای به حال بچه ها .ایشالله بلا از دخمه گلت همیشه دور باشه .امین

مامان رومینا
19 آذر 91 12:00

آخی نااااااازی.بمیرم.میفهمم چی میگی مامانش.انگشت رومینا هم چند روز پیش سوختو تاول زد جیگرم واسش کباب شد

عسل و غزل
20 آذر 91 0:45

عروسکم دلم کباب شد ایشالا دستت زودتر خوب بشه ولی یه تجربه بزرگ بود

مامان رهام
21 آذر 91 10:53

سلام مهسا جون..........خیلی ناراحت شدم چقد بد تاول زده خداروش کر بازم به خیر گذشته

مامان رادمهر
21 آذر 91 16:40

الهی بمیرم چقدر بد جور سوخته عزیزم حتما خیلی اذیت شدی ، عزیزممممممممممممم

مامان آرتین (الهه)
29 آذر 91 11:29

الهی بمیرم خاله جون. چی شده ؟؟

ی مدت آرتینم مریض بود نتونستم بیام پیشت

مامان امیرناز
29 آذر 91 19:40

الهییییییییییییی جانم مواظب خودت باش فرشته

مامان حسنا
4 دی 91 21:42

الهی بمیرم دستش چه بد شده.میدونم اون موقع چه حالی داشتی

خاطرات مرسانا و مهرسام در وب

بدترین اتفاق عمرم

نظرات (41)

مطلب بعدی

مطلب قبلی