مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــیمــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
مهرساممهرسام، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات مرسانا و مهرسام در وب

چهارشنبه سوری 93

1393/12/28 23:23
1,110 بازدید
اشتراک گذاری

تومسیر رسیدن بهار
شاخه های خشکیده دلتو
تو آتیش امروز بسوزون تا گرم شه دل مهربونت!
۴ شنبه سوری مبارک!

 

روز سه شنبه سر کار بودم که  از طریق همکارم متوجه شدم رضا حقانی عزیز مشهد اومده و برنامه داره...با مهشید جون تصمیم گرفتیم با شما و پارمیدا جون بریم

بلیط رزرو کردیم  بعد از محل کار  اومدم دنبال شما خونه  ماجون  آماده شدیم ساعت 3 حرکت کردیم ساعت یه ربع به چهار رسیدیم سر قرارمون با مهشید جون ...ترافیک خیلی سنگینی بود بلوار وکیل آباد

شما تو راه خوابت برده بود که وقتی رسیدبم پیش مهشید جون بیدار شدی ..ماشین رو پارک کردیم وبا ماشین  مهشیدینا رفتیم به باغی که باید میرفتیم...

کلی راه بود نیم ساعت تو راه بودیم تا رسیدیم

خیلی دختر خوبی بودی .... باهامون همکاری کردی...

مرسی دختر قشنگم ...

از بچه های کوچیک دعوت کردن برای انجام مسابقه بیان روی سن که شما هم دستت رو بردی بالا ..اما بعد که گفتن بیا گریه کردی گفتی نمیرم ...

ظهر ناهار کم خوردی ...واست آوردم اونجا که اگر گرسنه ات شد بخوری...وسط های برنامه بهونه میگرفتی که وقتی غذات رو خوردی حسابی شارژ شدی..

آقای حقانی عزیز یه شومن واقعی ...

اون شب به اندازه یک سال خندیدم از دستش

بعد از مراسم رفتیم شام که آش بود خوردیم وبعد از اونجا هم  آتش بازی  که شما با شنیدن صدای ترقه ها ودیدن آتیش بازی ترسیده بودی  ومدام میگفتی بریمو بریم

چون هوا هم سرد شده بود زودتر اومدیم خونه ..تو راه شما دو تا وروجک فوری از خستگی خوابتون برد

خیلی شب خاطره انگیزی بود در کنار خواهر ودوست همیشگیم ..

وهمچنین شما عزیز مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سمیرا مامان اهورا
29 اسفند 93 19:45
به به معلومه حسابى خوش گذشته به مامان و دخمل خوشگل هميشه شاد باشين انشالله مهساجون چهارشنبه سورى مبارك عزيزم
مامان آرتین(الهه)
11 فروردین 94 23:56
مرسانا جون خییییلی خانومی عزیز دلم
maryam.k
17 فروردین 94 12:20
عاشق این مادرودخمل گلم