آتلیه 4 سالگی و پشت صحنه اش
دختر نازم الان نزدیک به دوساله که واسه ی عکس گرفتن تو اتلیه دیگه اذیت نمیکنی وهمکاری لازم رو با ما انجام میدی ...قربوبت برم ایشاالله یه روز عکس های آتلیه عروسیت رو ببینم ...
CD عکس ها رو نمیدونم کجا گذاشتم مجبور شدم از روی عکسا عکس بگیرم واسه وبلاگت
و اما پشت صحنه اتلیه
مثل همیشه ماجون مهربون همراهمون بود وبه شما ایده واسه ژستات میداد
این آقا پسر که هفت سالش بود اسمش شهریار بود وپسر صاحب آتلیه ...رفته بود تو نخ شما ...به باباش گفت منم میخوام ازش عکس بگیرم ..منم واسم جالب بود واین صحنه رو شکار کردم ...قربونت اون ناز وعشوه ات بشه مادر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی