عروسی عمه مونا
29 مرداد ماه عروسی عمه مونا وعمو علی بود...با هم رفتیم ارایشگاه و مهرسام هم پیش بابا مجید بود...تو ارایشگاه همه از شیرین زبونیت تعجب کرده بودن و میگفتن ما فکر کردیم هفت سالشه اصلا بهش نمیخوره با این زبونش پنج سالش باشه...
اون شب واقعا دختر وپسر خوبی بودین واصلا اذیتم نکردین...شما هم یا می رقصیدی یا قاطی بچه ها بازی میکردی..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی