مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــیمــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
مهرساممهرسام، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

خاطرات مرسانا و مهرسام در وب

عزیزترینم 6 ماهه شد

1392/3/8 9:04
2,305 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم،نفسم،امیدم ورودت به هفتمین ماه از زندگی رو تبریک میگم.....عاشقتم دلبر مامان

 امروز روز تولد توست و من هر روز پیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی، عزیزترینم ٦ ماهگیت مبارک.....

 

 

 

 

برای اولین بار برات گل سر زدم........عمرمی دخترم

بازم مثل همیشه مامان فری وبابایی احمد زحمت کشیدن واین کفش های خیلی خوشکل رو برات هدیه اوردن.......دست گلشون درد نکنه......

 

هدیه من وبابا مجید...مبارکت باشه  عروسکم....

 

خیلیییییییییییییی بلا شدی......کار جدیدی که این ماه یاد گرفتی اینه که همش پاهات رو می کنی تو دهنت وشروع میکنی به خوردن  ...فکر کنم خیلی خوشمزه است.....

یک کم بدونه تکیه گاه میتونی بشینی اما باید مواطبت باشیم نیفتی.....

وقتی شیر می خوری با گردنبند من یا با دکمه های لباسم بازی میکنی.....قربون اون دستات بشم.....

غذای کمکی هم خوب میخوری....نوش جونت.....

عاشق تلفن وموبایل ولب تابی.......

قرار شد بعد از عید بری مهد کودک.....دنبال یه مهد کودک خیلی خوب هستم.....که هم رسیدگیش خوب باشه وهم نزدیک خونه ومحل کار من باشه.....

صبح ها هم پیش بابا مجیدی .......بابایی خیلی ازت راضیه.....ساعت ٩ بیدار میشی اول شیری که شب قبل دوشیدم رو با قاشق میخوری...بعد یه کم بازی وبعد فرنی رو می خوری.....بعد هم لالا تا من بیام.....روز اولی که رفتم سر کار وقتی رسیدم خونه اول من رو نشناختی چون مقنعه سرم بود وقتی مقنعه رو در اوردم ذوق کردی و خواستی که بیای بغلم.....عاشقتم مامان...سر کار همش دلم پیشته که الان داری چی کار می کنی...امار لحظه به لحظه رو ازتلفنی بابا محید مهربوننننننننننن میگیرم.....

دیروز ساعت ١٠:٣٠ مرخصی گرفتم تا شما عزیزم رو ببریم برای واکسن ٦ ماهگی.....اول که قطره فلج اطفال رو خوردی هیچ عکس العملی نشون ندادی ....ولی وقتی واکسن ها رو زدن خیلییییییی گریه کردی  ودل  می زدی....الهی مامان فدات بشه نبینم اشکات رو.....یه کم تب کردی که با استامینوفن فعلا بهتری...ان شالله که دیگه تب نکنی ...خدا رو شکر این واکسن هم به خیر گذشت .....رفت تا واکسن ١ سالگیت.....

این روزها وضع مزاجیت بهم خورده ...خیلی اذیت میشی .....بمیرم برات... عصر همش گریه کردی فقط هم تو بغل بابا مجید آروم میشدی رو دست های بابا هم خوابت برد.دکتر گفت توی سوپت آلو و روغن زیتون بریزم .آب هم زیاد بخوری.....این کارها رو کردم اما خیلی اثر نکرد.....خاله های مهربون که نی نی هاتون این مشکل رو داشتن میشه من رو راهنمایی کنین؟؟؟؟

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (58)

mAhyA
12 اسفند 90 13:41
سلام...
شش ماهگی مرسانا جونم مبارک باشه
آخی عزیزم از قیافش مشخصه لش درد میکنه...
مامانبزرگم یه عرقی رو به ما معرفی کرد به اسم"عرق گل زرد" از عطاریها فکر کنم میتونید تهیه کنید یعنی معجزه میکنه چند بار که با قند یا شکر شیرینش کنید و بدید بخوره مشکلش حل میشه هیچگونه ضرری هم نداره یعنی اگه زیاد بخوره هیچج اشکالی نداره دکتر هم اینو تایید کرده ما واسه خواهرزادم استفاده میکردیم و خواهرم از دکترشم پرسید اونم گفت گیاهیه و مشکلی نداره حتما امتحان کنید و تو خونه داشته باشید که هرموقع این مشکل اومد سراغش بهش بدید بخوره حالا یا توی شیشه پستونک بریزید یا با قاشق بهش بدید تا ایشالله زودتر گلم خوب بشه.


ممنونم محیا جون از راهنماییت...حتما تهیه می کنم
نایسل
12 اسفند 90 13:42
ایشالااااا
وای جقدر عکس خوابش نازه عزیزززز دلم تولدتتتت مبارک فدات شم


مامان گلي
12 اسفند 90 14:11
سلام .كيمياي من هر وقت شكمش خوب كار نميكنه .خاكشيرو خوب ميشورم بعدچندتا قاشق كم كم بهش ميدم شكمش بكار ميفته. چون دايي بزرگش كوچولو بود همين مشكل داشت دكترش گفت اينكارو بكنم اگر ازوقتي كه شما سر كار ميرين شايد شيركمتري ميخوره بايد مايعات بيشتري بهش بدين(مامان گلي كيمياجون)


مرسی مامان گلی بابت راهنمایی خوبتون....
مامان دریا
12 اسفند 90 15:42
وااااااااای چه ناز شده مرسانا جونم . عزیزم شش ماهگیت مبارک ایشالله همیشه سالم و خندون تولدت رو پیش مامانی و بابایی جشن بگیری
مامان مهسا دریای منم همچین مشکلی داشت من چند روز تو غذاش روغن زیتون ریختم و بهش زیاد آب دادم بهتر شد . حتما آب کم می خوره اگه مدتی غذاشوزیاد له کنی براش خوب خواهد بود


مامان دریا
12 اسفند 90 15:43
تازگیا ببین چه چیز تازه ای به غذاش اضافه کردی اونو حذفش کن


هر وقت عدس میدم اینجوری میشه
سمیرا
12 اسفند 90 15:51
مامان مهسا من عاشق نی نی تم . ماشا الله خیلییییییییی نازه
دعا کن خدا به نتن یه دخمل به ملوسی مرسانا بده .بیا پیشممممممممم


ان شاالله ......
مامانی فری
12 اسفند 90 16:12
عزیز دلم 6 ماهگیت مبارک مهسا جونی عکسها خیلی قشنگ و با سلیقه بود

خدارو شکر که واکسنهای دخترم تموم شد تا یکسالگی. فدات بشم الهی دیروز خیلی اذیت شدی. الهی همیشه سلامت باشی و گل لبخند روی لبات باشه






مامان آرشیدا کوچولو
12 اسفند 90 16:38
قربونت برم عروسک خاله شش ماهگی ات مبارک باشه عسسسسیسسم ناز نازی من نبینم مریض باشی گلکم انشالله زودی خوب بشی


مامان آرشیدا کوچولو
12 اسفند 90 16:47
مامان مهسا جون راستی مرسانا غلت میزنه؟ جوجوی من نه غلت میزنه نه پاهاشو میگیره منوندم چرا؟؟/!!!!! ابته نیم غلت زیاد میزنه اگه یه چیز بالا سرش باشه


نه باب دخمل ما خیلی تنبل تشریف داره....مامانم میگه منم همیجوری بودن اصلا غلت نمیزدم
مامان حارث
12 اسفند 90 17:12
سلام خاله خوبی
مرسانا عزیزم 6ماهگیت مبارک
عکساش خیلی نازه ماشاالله
خداحفظش کنه
من چندتا آپ کردم چرا نمیای


ممنونم خاله جون.....ببخشید سر کار میرم زیاد وقت نمیکنم ....الان میام خانومی
مامان انیسا
12 اسفند 90 19:19
6ماهگیت مبارک .خیلی جیگر شدی عزیزم


الناز
12 اسفند 90 22:53
سلام خوبی مهسا جون من فدای این مرسانا بشم که ایننقدر خوردنی و نفس شده در ضمن خودت و عمه جون خیلی با سلیقه هستین


مامان محمدرضا
13 اسفند 90 1:43
خاله قربونش بره
مبارکه گلم



خدا نکنه عزیزم....
مامان الینا
13 اسفند 90 2:06
سلام ببخشید که طول کشید آخه سرمون شلوغ بود تو پست جدید کامل توضیح دادم
عزیزم 6 ماهگیت مبارک
وای فدات بشم من هدیه هاتم مبارک دست باباجون ومامان فری ومامانی وبابایی هم درد نکنه بابت هدیه هایی که برات گرفتن


:

مامان الینا
13 اسفند 90 2:10
راستی من شنیدم که لیمو شیرین خیلی خیلی خوبه خواهرم استفاده میکرده تو غذاشم حتما روغن زیتون بریزیدانشاالله که زودتر خوب میشه


مرسی خاله
خاله شهرزاد قصه گو
13 اسفند 90 8:00
عزيزم شادترين لحظه ها رو واسه شما دختر نازتون آرزومندم. فداي اون چشاي نازش بشم که اين طوري خيره به دوربين شده.از طرف من مامان مهسا جون يه بوس آبدار از لپش بکون.


چشمممممممممممممممممممم
مامان نسترن
13 اسفند 90 10:15
مرسانای گلم 6 ماهگیت مبارک...جیگر ابن عروسکو برم من که اینقدر ناز خوابیده....عزیزم دلتنگ مامان مهسا نباشی...زود عید می یاد باز مامان کنارته


*
نسترن
13 اسفند 90 10:42
الهی بگردم که اینقدربزرگ شده عکساش واقا قشنگ هستند
مرسانا جونم شش ماهگیت مبارک انشاالله لبتون همیشه پرخنده ودل تو مامانی و بابایی شاد باشه
دوستت دارم اینم یک بوس از راه دور


:
نایسل
13 اسفند 90 10:58
دوستون داریم مامانش و خودش


خاله ملیکا
13 اسفند 90 11:55
الهی دورت بگردم خاله جون شش ماهگیت مبارک عسل خاله بمیرم برات عزیزم


خدا نکنه ملیکا جون
عمه سمیرا و دینا
13 اسفند 90 12:49
شش ماهگیت مبارک باشه مرسانای عزیز.من همیشه دوستت دارم و در دلم آرزو دارم همیشه سلامت باشی .


قربونت برم عزیزم.دینا جون ان شاالله سرماخوردیت زودتر خوب بشه
محمد
13 اسفند 90 13:02
شش ماهگیت مبارک مرسانا خانم
شاد باشی وسلامت


مامان آنيسا
13 اسفند 90 13:49
سلام عزيزم تولد دخملي مبارك
عزيزم توي سوپ يا فرنيش يه كم كره بريز جواب ميده


مامان باران
13 اسفند 90 16:07
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___ـ____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_ـ_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤ سلام ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__ـ_¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ عزيزم¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ شش ماهگيت¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ مبارك ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
__________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________________¤¤¤¤¤¤¤¤
_____________________¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤/
_______________________¤¤

قربونت برم....


الهام مامان رامیلا
13 اسفند 90 16:40
سلام عزیزم 6 ماهگیت مبارک باشه عکسات خیلی ناز بود راستی مامان مهسا واکسن یکسالگی هم دردنداره چیزی نیست دست مامان فری هم درد نکنه زحمت کشیده


مامان ماهان نفسی
13 اسفند 90 18:14
تولدت مبارک فرشته زیبا
خدا حفظت کنه واقعا که زیبایی
الهی من فدات شم دردو بلات بیفته به جون من چرا دلت درد گرفته


عزیزمممممممممممم......خدا نکنه ...خاله جون ان شاالله همیشه سلامت باشی.....ممنونم ازت مهربونم
مامان سایان
13 اسفند 90 20:16
عروسک خوشگلم تولد 6 ماهگیت مبارک
اااااای جونم که اینقدر خوردنی هستی
هزززززززززززززززارتا بوس


مامان فرزانه
13 اسفند 90 23:42
سلام خوبی مهسا جان تبریک میگم 6 ماهگی مرسانا جان روخاله دورت بگرده


حامد
14 اسفند 90 0:26
سلام
ببخشید که این مدت سر نزدم ..ماشاالله مرسانا خیلی زیبا و بانمکه . خدا براتون ببخشه . اون عکسش که کفشاشو دستش گرفته و عکس بالاییشو خیلی دوست دارم .
براش اسپند دود کنید ..عکسهای برادرزاده من تو قلعه هست . چند تا آپ پایین تر آپ تولدمه که شب یلدا نوشتم و ادامه مطلب عکسهای برادرزاده 1 سال و چند ماهه ام هست . فکر کنم خوشتون بیاد ..
. ممنون از شما [hr


نظر لطفتونه

حامد
14 اسفند 90 0:30
نظرم رسید دستتون ؟
فرناز/مامان ريحانه
14 اسفند 90 0:55
مرساناى گلم، نيم سالگيت مبارك خاله. ديشب برات كامنت نوشتم ولى قبل از ارسال خوابم برده بود.
مهساجون كامپيوترم خرابه با موبايل هم نمىتونم كامنت ها رو تاييد كنم.



قربونت برم عزیزم.....خیلییییییییییی لطف کردی اومدی....ریحانه خوشگل من رو ببوس
میترا
14 اسفند 90 1:07
سلام عزیزم. تولد 6ماهگیت مبارک خوشگل خانم. مامانم توضیح داد برای دل دردش. من به کیمیا خاکشیر میدم. آلو هم خوبه.


ممنونم.....خدا رو شکر با راهنمایی خاله های مهربون نی نی وبلاگی مرسانا خیلییییییی بهتره.....بازم مرسی عزیزم که گفتی
عسل و غزل
14 اسفند 90 2:29
مهسا جون بادوم باعث یبوست میشه.ترنجبین میتونه موثر باشه
تولد شش ماهگی دخملم مبارک باشه
مرسانا جونم الهی من قربون اون چشمای گردت بشم.
هزار تا بوسسسسسسسسسسسسسسسس



آره خانومی دکتر هم همین رو گفت....بادوم رو کمتر کردم...دخترهای گل رو ببوس
مامانی درسا
14 اسفند 90 2:51
مرسانای عزیزم شش ماهگیت مبارک گلم . امیدوارم خوب و خوش باشی همیشه در کنار مامان مهسا و بابایی . قربونت برم اینقدر ماهی .


مامان سانلي
14 اسفند 90 3:07
سلام شش ماهگي مرسانا جونم مبارك باشه.نبينم خاله مريض باشي.دوست دارم عزيزم


خانوم گلی
14 اسفند 90 7:27
سه تا خصوصی داری اگه وبت باز نخوره همشو


گرفتم خانومی.....مرسی از رمزت
خانوم گلی
14 اسفند 90 7:31
عزیزترین 6 ماهگیت مبارکه


مامي نسيم ( مامان ملودي )
14 اسفند 90 8:46
__$$$$$_$$$$$______________#__#
__$$$$$$$$$$$$$______________#__#____#
___$$$$$$$$$$$$__________##########_##
____$$$$$$$$$__________##############
______$$$$$___________###############
_______$$$___________###################
________$____________###___##____#######
________$___________###____#_______########
__ ______$___________##___#___#_____######
________$____________#______________#######
_______$_____________#______________######
________$____________#____###_______#####
________$____________#__#___#______#####
_______$______________#_#####_____####
________$_____________#____________####
________$_____________###_________####
_________$___________#####_______#####_#
_________$_________####________############
__________$__$___#####__________############
_______________$$####____________############
____________________#_____________###########
____________________#_______________####
_____________________#_____________#####
____________________#####______########
___________________#______####________##
ورودت به 7 ماهگي مبارك عروسك روز به روز نازتر و خوشمل تر ميشي


هزار نا بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس برای نسیم جون
زهره
14 اسفند 90 9:25
شش ماهگیت مبارک جووووووجوووووووی بازیگوش


:
مامان رويين
14 اسفند 90 10:17
عزيز دلم تولد 6 ماهگيت مبارك
قربون اون دل كوچولوت، ماماني جون رويين هم اينجوري بود دكتر گفت توي سوپش آلو بريزم و ترنجبين هم بهش بدم خيلي خوب بود. البته قطره آهن رو كه شروع كني شكمش ديگه منظم كار ميكنه.
مهسا جون راستي سركار رفتنم خييييلي سخته منم ي ماه اولي كه رفتم سركار خيلي بهم سخت گذشت ولي اين نيز بگذرد



قربون روییین خوشگل بشم من...عاشقشم بخدا....آره عزیزم منم روز اول سختم بود اما اینقدر سرم شلوغهههههههههههههههههههههه که دیگه جایی برای دلتنگی نمیمونه.....

سمیرا مامان آنیتا
14 اسفند 90 10:20
6 ماهگیت مبارک مرسانای خوشگل
مهسا جان اگه بتونی روغن زیتون رو با یه کم آبگرم مخلوط کنی و با قاشق بهش بدی این جور موقع ها بهتر اثر میکنه
آب سیب و هویج هم تاثیر معکوس داره
مراقب نی نی خوشگلت باش


مرسی خانومی از نظرت......آلو دادم بهتر شده ....
نرگسی
14 اسفند 90 10:58
عزیز دلم مبارک باشه 6 ماهگیت .. چقدر خوردنی شده خدا این دخمل شیرین .. آخی گلم معلومه که درد داره .. ایشالله که زودی خوب میشه عسلللل ..


الينا گلينا
14 اسفند 90 11:08
مرساناي شيرين 6 ماهگيت مبارك .ان شا ا... تولد 1 سالگي تا 100 سالگي


نسترن
14 اسفند 90 11:15
اشپزخونه تمیز کردن داخل و روی کابینت ها تغییر جای طرفها برای تنوع.دستمال کشی بعضی از ظرفها.شستشوی کاشی ها .شستشوی وسایل داخل یخچال و تمام کشوهای یخچال.
اینجا هنوز چون بارون میاد فرشش مونده که یک روز که هواخوب بشه باید بشورم
اطاقها:کمد لباسها .جمع کردن لباس زمستونی ها مرتب کردن کتابخونه و دستمال کشی اساسی تخت و میز ارایش و تغییر دکورسیون هال تمیز کردن زیر فرشها تمیز کردن دیوارها وشستشوی اساسی سرویس بهداشتی ها


مرسی خانومی.......حسابیییییییییییییییییی خسته نباشی
مامان تیارا
14 اسفند 90 12:24
عزیزم مرسنا جونم 6 ماهگیت مبارک عسل خانم .انشاءاله تولد 120 سالگیت .
مهسا جان تیارا هم هروقت اینجوری میشه با ریختن لو توی سوپ و روغن زیتون و نخوردن ماست وموز خوب میشه .عزیزم نمیدونم بهش موز و ماست میدی یا نه اگه اره چند روزی نده بهش .بادام هم یبوست میاره .فرنی هم با شیر خودت درست کن یا اگه شیر پاستوریزه میریزی حتما فرنی گرم بخوره چون شیر سرد خودش باعث یبوست میشه .میتونی یک کم از شیر خودتو با یک کم شکر شیرین کنی من شنیدم این هم واسه یبوست خوبه .


قربونت برم که به فکر مرسانا هستی......یک دنیا ممنونم

فروغ
14 اسفند 90 12:42
تولد شش ماهگیت مبارک فرشته ی کوچولوی زیبای ما

مهسا جونی چقدر دلم برات سوخت عزیزم که داری میری سر کار و نمیدونی با دل تنگیهات چی کار کنی

عزیزم امیدوارم که این دوران با کمک همسر خوبت ، برای هر سه تاتون آسون بشه و مشکل دل مرسانا جون هم زوده زود برطرف بشه

بوس بوس بوس


قربونت برم........

سمانه
14 اسفند 90 13:10
نیم سالگیت مبااااااااااااااااااااااااااااااااارک

گل ناناااااااااااااااااااااز


خانوم گلی
14 اسفند 90 16:01
باز نظراتم تایید نشدس که
مهسا جون یه ایمیا بهم بده
نظرامو وبت میخوره



تایید کردم خانومی.....
مامان آتین
14 اسفند 90 16:32
ای جانم چه نی نی ناناسی
6 ماهگیت مبارک خوشگل خانومممم
مامانش ممنون من نمی دونستم اینجا لینکیم منم می لینکمتون


مامان علی
14 اسفند 90 17:03
به به چه دخملی چه عروسکی 6 ماهگیت مبارک مبارک مبارک. ان شالله که حال عسلم بزودی خوب بشه من هنوز تجربه ای تو این زمینه ندارم راستی عاشق کفشای این سیندرلاتون شدم عکس آخری و اونیکه کفشاشو برده بالا خیلی خیلی محشره میدوستمشملوووووووووسی


مامان طاها
14 اسفند 90 18:50
سلام عزیزم
شش ماهگی این فرشته کوچولو مبارک
عزیزم برای وضع مزاج نی نیت
بهش خاک شیر بده
روزی چند بار
من که نتیجه دیدم امیدوارم زود زود خوب شه



مرسی که به فکر مرسانا هستی عزیز دلم....
حامد
14 اسفند 90 20:31
رمزم رسید دستتون ؟ گاهی سایت گیر می کنه . اگه رمز رسید خوشحال میشم پیشنهاد بدید .


بله چشم.حتما
نایسل
14 اسفند 90 20:35
عروسک خانوم


فدای خاله الناز مهربون
نایسل
14 اسفند 90 22:09
مرسی عزیزززز دلمم
نایسل
14 اسفند 90 22:09
شما چشماتون خوشگله که خوشگل میبینه


شادی
15 اسفند 90 2:47
6 ماهگی ات مبارک پرنسس کوچولوی زیبا.
مامان رهام
15 اسفند 90 10:30
سلام مهسا جون 6ماهگي گل دخملت مبارك.
به سلامتي واكسن و زديد چقد سخته.
مهسا جون من برا رهام خيلي داروهاي مختلف دادم كه از همه بهترشربت لاكتولوزبود و از اون بهتر برگه زردآلو روبا يه كم شكر خيس مي كنم چند قاشق فقط اب شو بهش ميدم سريع جواب ميده نگران نباش همه بچه ها اين مشكل و دارن.به سلامتي كار و هم شروع كردي


مامان پارسا جیگر
20 اسفند 90 20:04
قربونت برم عزیزم چه ناز شدی مرسانا خوشگله 6 ماهگیتم مبارک باشه الهی 1000 ساله بشی