نوستالژی های مامان مهسا (سری اول)
دختر نازم امروز میخوام یادگاری هایی که به جا مونده از دوران شیرین گذشته برات به ثبت برسونم
امیدوارم برات جالب باشه ...
کیفی که باهاش میرفتم آمادگی
متن روی پوشه مربوط به کاردستی ها ونقاشی های آمادگی
این نقاشی مربوط به ٢٤ سال پیش
ظرف چاشت
این کیف پول مربوط به ٥ سالگی منه
ساز دهنی که کلی باهاش خاطره دارم
دیگ وقابله مسی که داخل سیسمونیم بوده
عروسکی که وقتی دبستان میرفتم از بازار روس ها مشهد بابا برام خرید
هدیه تولد
عیدی که از مامان وبابا گرفتم در سال ٧٢
هدیه تولد
چه شبهایی که تا صبح درس میخوندم واین ضیط صوت پا به پای من میخوند آخه من همیشه با آهنگ درس میخوندم ...این جوری درس رو بهتر میفهمیدم
مجموعه ای از نوار هام...به عبارت دیگه یک دنیا خاطره
هنر دست مامان مهسا تو مقطع راهنمایی درس حرفه وفن
اینم یک هنر دیگه تو دوران دبیرستان
عروسک هایی که یک زمانی خیلی رو بورس بود .مامانی از کیش سال ٧٦ برام سوغاتی اوردن(بنده خدا ها کچل شدن بر اثر گذشت زمان)
مهر صد آفرین وگیره فلزی برای گوشه دفتر جایزه اولین ٢٠ از کلاس اول
ساعت اولی از سمت راست رو بابا از تهران در سال ٧٣ سوغاتی اورد که با تغییر روز وشب وسرما وگرما رنگ زمینه اش عوض میشد ....چقدر اون زمان با این ساعتم که عاشقش بودم پز میدادم..هنوزم سالمه ودرست کار میکنه
کیفی که جاکلیدی بود بابا سوغاتی برام خریده بود
جایزه شاگرد اول شدنم تو دوران راهنمایی که مامان فری برام خرید
عکس های داخل ادامس لاویز که اون زمان جمع میکردم