مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــیمــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
مهرساممهرسام، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه سن داره

خاطرات مرسانا و مهرسام در وب

اولین محرم مرساناجون

1392/3/28 7:59
3,288 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر قشنگم

 میخوام برات تعریف کنم که چرا امسال نذری دادیم......

٢ سال پیش یعنی سال ٨٨ یه نی نی تو دل من بود....متاسفانه وقتی نی نی٢ ماهش بود تو دل مامان مهسا قلبش دیگه نزد.....اونجا بود که دل مامان مهسا شکست...... اون موقع هم که من نی نی رو از دست دادم مصادف بودبا دهه اول محرم.......واسه همین نذر کردم که هر موقع خدا صلاح دونست ویه نی نی سالم به ما داد اول از همه اینکه لباس علی اصغر تنش کنم ....دوم اینکه هر سال روز تاسوعا نذری عدس پلو درست کنیم....(البته کلی نذرهای دیگه هم داشتم)

حالا امسال موقع ادا کردن نذرم بود.....چون خدای مهربون فرشته اش رو واسه من وبابا مجید فرستاده بود...خدایا شکرت

بابا مجید واسه شما رفته بود لباس مخصوص علی اصغر خریده بود تا روزی که همایش شیرخوارگان حسینی هست شما بپوشی

.....همیشه اولین جمعه محرم روز همایش علی اصغر که امسال مصادف بود با

 11 آذر روز تولد شما.

...شب قبلش خونه مامان فری خوابیدیم تا صبح زود با مامان فری وبابا احمد بریم حرم.....چون هر سال این همایش تو حرم امام رضا برگزار میشه......قراربود ساعت 8:30 شروع بشه....ما صبح ساعت 7:30 بیدار شدیم وشمارو آماده کردم ورفتیم حرم

 

 

 اما امسال این مراسم تو حرم ساعت 2 تا 4 بعداز ظهر برگزار میشد.... ناراحت شدم وقتی شنیدم امسال برنامه ساعتش تغییر کرده...اخه خیلی دوست داشتم شما رو به اون مراسم ببرم....اما قسمت نشد چون هوا هم خیلی سرد بود.... خلاصه رفتیم حرم زیارت کردیم وآمدیم خونه

قرار شد نذری شما رو روز تاسوعا(١٤/٩/90)بدیم ....اول میخواستیم عدس پلورو خونه خودمون درست کنیم ...اما مامان جون خیلی دوست داشتن تو پختن این عدس پلو به ما کمک کنن....الهی با اینکه خیلی پا دردن امااصرار داشتن که این نذری خونه ی خودشون پخته بشه....(روز قبلش هم یعنی شب تاسوعا مامان جون آش رشته پختن واسه سلامتی نیروانا جون)

دستشون درد نکنه..... شب تاسوعا همه اونجا بودیم آش پختن و توزیع کردن....

 

                  نیروانا جون(دختر عمو)      دانیال جون(پسر عمه)

بابا مجید هم رفت وهمه مواد اولیه عدس پلو رو خرید.....

شبش ما خونه مامان جون خوابیدیم که صبح شروع کنیم به پختن نذری.....همه ی زحمت ها رو دوش مامان جون وبابا مجید وعمه های مهربون  بود......ان شاءالله هر چی از صاحب این ماه میخوان بهشون بده...اجرشون با امام حسین.....

وقتی غذا اماده شد (خیلی خیلی خوشمزه شده بود ) غذا ها رو ظرف کردیم وبا بابا مجید ودختر عمه های گل شما(شهرزاد حون ودینا جون ومهزاد جون)رفتیم بین مردم توزیع کردیم....(قربونت برم شما اون موقع خواب بودی .....شما رو گذاشتیم خونه وخودمون رفتیم)

 

شب عاشورا هم  من کیک  واسپند نذر داشتم اونها رو هم توزیع کردیم 

 شام غریبان هم با مامان فری  شمع روشن کردیم ....این سه تا شمعی که من روشن کردم.....

 

 این بود از اولین محرم خانوم گلم....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مژی جون
16 آذر 90 20:45
سلام هم وب قشنگی داری و هم دختر نازی ایشالا که خدا همه ی بچه ها رو برای خانواده هاشون نگه داره و همیشه شاد باشین ممنون که به وبم سر زدی
مامي نسيم ( مامان ملودي)
16 آذر 90 22:51
الهي عزيزم منم اربعين مي خوام ملودي رو سبز پوش کنم . در ضمن خانومي من خودم متولد مشهدم از اين تصادف خيلي خوشحال شدم
سمیرا میس مامی کیان
17 آذر 90 0:17
عزیزم خدا برات نگهش داره این فرشته اسمونی رو....
فرناز/مامان ریحانه
17 آذر 90 3:57
الهی چه نازی دخملی مهساجان نذرتون قبول باشه از عکسای 90 روزگی عسلی خیلی لذت بردم واقعا خوشگل و ناز بودن دستتون درد نکنه. خدا نگهش داره این فرشته زیبا رو.
zohre
17 آذر 90 9:06
هزار ماشاله به این نازنین فرشته انشاله در پناه خدا همیشه سلامت باشه
lمامانی فری
17 آذر 90 12:13
فقط میتونم بگم خدارو صد هزار مرتبه شکر اینشاالله همه حاجتمندان به مرادشون برسن و عزیز ما همیشه در پناه امام حسین باشه :

مامان حارث
17 آذر 90 13:04
سلام عزیزم مرسی که اومدین پیشمون خوشحالم کردی ای جانم خیلی نازه عزیزم لینکت شدید
مامان بهار و باران
17 آذر 90 14:29
سلام وب شما رو دیدم و مدتی است در حال مطالعه ی آن هستم انشالله در کنار نی نی گلتون شاد و خرم باشید نذرتون هم قبول باشه.
مامان کیان و کارین
17 آذر 90 17:29
سلام !!!!!!! نذرتون قبول فرشته کوچولو خیلی نازی .. مخصوصا توی این لباس پاک و معصوم امیدوارم همیشه زیر سایه پدر و مادرت سالم و سلامت باشی
رادمهر
17 آذر 90 18:24
سلام مرسی عزیزم که به ما سرزدی قربون دختر گلت برم خیلی ماهه اسمشم خیلی قشنگه خدا حفظش کنه
مامان آوینا
17 آذر 90 22:00
سلام خانومم چه دخمل نازی خدا حفظش کنه با اجازه وب دخملت رو به پیوندهای وب آوینا اضافه کردم
نفس
17 آذر 90 22:15
salam azizam mashala che dokhmale nazi dari kheili shirine az inke omadi pishemon mamnoonam bazam biya doste khobam
مامان نسترن
18 آذر 90 0:03
نذرت قبول مهسای عزیزم.وای دلم ضعف رفت.عکسها اینقدر قشنگ بودن که نیازبه هیچ مطلبی نداشتن.ولی یادوری بعضی از مطالب خالی از لطف نیست که یادمان نرود که همیشه خدای مهربان با ماست .ادا کردن نذرتو در کنار بزرگترین هدیه ای که از طرف خداوند برات فرستاده شده رو تبریک میگم.
عمه سميرا
19 آذر 90 10:31
نذرت قبول باشه .اميدوارم خدا تمام آروزات و براورده كنه و به ماماني عمر بده و خدا حفظش كنه !!
فهيمه و صدرا
19 آذر 90 13:09
خاله قربونت ما امسال رفتيم حرم به مامان بگو اخبار رو گوش بده عزيز خاله
شقایق
20 آذر 90 2:44
ای جانم که چه مامان با احساس و گلی داری کوچولو، امیدوارم قدرشو بدونی
شــادی
20 آذر 90 14:53
هــــــزار ماشالا
عليرضا
21 آذر 90 10:27
خيلي ماهههههههههه دخترت خدا برات نگهش داره هميشه خندون باشه
آزی مامان آرتینا
6 دی 90 11:31
ایشاللا نذرت قبول باشه خدا دخمل قشنگتو سالمو سلامت نگه داره
مامان الینا
12 دی 90 13:14
نذرتون قبول مرسانا جون زیارت شماهم قبول ووووااای نمیدونید من چقدر عاشق عدس پلو نذری هستم