سفر نامه قشم-PART 2
یک روز رفتیم ساحل زیتون تا شما به قول خودت بری ماسه بازی کنی
مهرسام در حال چرت
اولین بار که پاهاش رو گذاشت تو آب دریا ..خوشش اومده بود
پسر خاله وقتی کلاه آفتابی میزاره:نون بگیرم ،نفت بگیرم
قبلا سفر هایی که به شمال و کیش داشتیم سوار قایق شده بودیم همراه مرسانا گلی..اما چون کوچولو بوده هیچی یادش نبود...به درخواستش سوار قایق شدیم کلی کیف کرد
وقتی با سرعت زیاد قایق موتوری حرکت کرد یک لحظه دیدم مهرسام سرش افتاد تو بغلم ...جیغ زدم آقا وایستا بچم گرما زده شد بیحال افتاده تو بغلم ...نگه داشت دیدیم خوابش برده از خستگی
مهرسامی که خواباش خیلی سبکه جالبه تو قایق و با این باد خوابش برد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی