تولد 55 سالگی بابایی احمد
دیشب تولد٥٥ سالگی بابایی احمد بود.....
من وبابا مجید تصمیم گرفتیم کیک بگیریم وبریم خونشون.....
وقتی رفتیم مامان فری و بابایی احمد از دیدن کیک تعجب کردن.......
دخترم یک هدیه خیلی خاص برای بابایی داشتی...
اونم نقاشی بود که با انگشت هاب خوشگلت کشیدی(البته با کلی سختی).....
قربونت برم امسال اولین سالی بود که روز تولد بابایی شما هم در کنار ما بودی.....تولد برای همه ما معنا ومفهوم دیگه ای داشت....
بابا ی عزیزم
امروز سالروز تولد توست و من برایت هدیه ای نخریده ام
آنچه خریدنی است بی شک ٬ لایق تو نیست.
نمی دانم با کدام جمله “دوستت دارم” را برایت انشا کنم
اما کاملتر از این چیزی ندارم
دوستت دارم ، تولدت مبارک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی