مــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــیمــــــــرســـــانــــا گـــــــــلــــــــــی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
مهرساممهرسام، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات مرسانا و مهرسام در وب

تولد آقای همسر (15/5/92)

مجـــید عـــــــــزیـــــــــزم همیشه برقرار باش تا بی قرار نباشی چرا که در تمام لحظه‌های سخت و مشکلات زندگی تو تنها تکیه گاهم هستی دوســـــــــــتت دارم  وجود تو تنها هدیه گرانبهایی بود که خداوند مـــــــن را لایق آن دانست    و هدیه من به تو نازنین قلب عاشقی است که فقط برای تو میتپد عاشقانه و صادقانه دوستت دارم و سالروز تولدت را تبریک میگوییم     عروسکم سلام جونم برات بگه که دیروز به مناسبت تولد بابا مجید مهربون مامان جون ،بابا جون ،مامان فری وبابایی احمد ،عمه مونا ودایی حسین برای افطار مهمان ما ...
17 مرداد 1392

تولد 29سالگی مامان مهسا (12/3/92)

   ١٢ خرداد تولدم بود به سلامتی و میمنت شدم ٢٩ ساله  اصلا باورم نمیشه کم کم باید با دهه بیست زندگیم خداحافظی کنم ...   شب تولدم با مرسانا گلی خونه بودیم....مرسانا جون هم که هر شب وقتی بابا مجید میاد خونه میگه بِ پارت....بِ پارت...منم زنگ زدم به بابا مجید که کی میتونه بیاد تا خوشگله رو ببریم  پارک...اما عزیزم گفت که خرید داره ودیرتر میاد... ساعت ١٠ بود ، مشغول شام دادن به دخملی بودم که در باز شد و همسری مهربون  با کیک و گل وارد شد...من اینجوری بودم  مرسانا هم اینجوری قربونش برم که همیشه به هر مناسبتی من رو غافلگیر میکنه ... ...
28 خرداد 1392

تولد عزیزترین بابای دنبا

سلام نفس مامان ...... قربون اون تکون هات برم که خیلی زیاد شده ا ین روزها  وسرگرمی من وبابا مجید این شده که بشینیم و تکون هات رو ببینیم کلی با هم میخندیدم وذوق میکنیم .... خدایا شکرت .... این لحظه رو نصیب همه اونهایی که منتظرن بکن ...الهی امین شیطون من ..... الان  ماه رمضونه و من همچنان میرم سر کار.... فدای تو بشم که اینقدر با من همکاری می کنی ..... مامان رو اذیت نمیکنی سر کار.....عاشقتم با بابا مجید صبح ها ساعت  ٧:٤٥ بیدار میشیم و٨:١٥ بابا مجید من رو میرسونه سر کار .... ساعت ١ هم می یاد دنبالم..... خیلی بابا مجید مهربونه خیلییییییییییییی خداحفطش کنه.......بعدش من رو میرسونه خونه وناهارم رو اماده مکینه ومیره سر ک...
23 خرداد 1392

تولد 55 سالگی بابایی احمد

دیشب تولد٥٥  سالگی بابایی احمد بود.....  من وبابا مجید تصمیم گرفتیم کیک بگیریم وبریم خونشون..... وقتی رفتیم مامان فری و بابایی احمد از دیدن کیک تعجب کردن....... دخترم یک هدیه خیلی خاص برای بابایی داشتی... اونم نقاشی بود که با انگشت هاب خوشگلت کشیدی(البته با کلی سختی).....  قربونت برم امسال اولین سالی بود که روز تولد بابایی شما هم در کنار ما بودی.....تولد برای همه ما معنا ومفهوم دیگه ای داشت....   بابا ی عزیزم امروز سالروز تولد توست و من برایت هدیه ای نخریده ام آنچه خریدنی است بی شک ٬ لایق تو نیست. نمی دانم با کدام جمله “دوستت دار...
23 خرداد 1392

سومین سالگرد ازدواج

خوشبختي من در بودن باتو است و روز رسيدن به تو تقدير خوشبختي من است. تو آمدي و عميق ترين نگاه را از ميان چشمان دريايي ات به وصال قلبم نشاندي. زيباترين گل دنيا , دختر زيبايمان را به من هديه دادي ، وجود پر مهرت و نگاه گرمت دنيايي از پاكي و صفا برايم به ارمغان آورد، خوب من براي توصيف مهرباني‌هايت واژه‌ها ياري نمي‌دهند . چرا كه تو خود قاموس مهرباني هستي و من خوشحالم كه سالي ديگر بر عمر زندگي مشتركمان افزوده شد . چهاردهم اردی بهشت  روز يكي شدنمان را از صميم قلب تبريك ميگويم و به تكرار تپشهاي قلبم دوستت دارم عروسک مامان ،چهارشنبه 13/2/91 که من وشما خونه مامانی فری ...
23 خرداد 1392

روز پدر مبارک

ناگهان یک صبح زیبا آسمان گل کرده بود خاک تا هفت آسمان، بغض تغزل کرده بود حتم دارم در شب میلادت، ای غوغاترین! حضرت حق نیز در کارش تأمل کرده بود هر فرشته، تا بیایی، ای معمایی ترین! بال های خویش را دست توسل کرده بود خجسته میلاد فرخنده مولود کعبه ، قران ناطق ، مولی الموحدین،حضرت علی علیه السلام و گرامیداشت مقام والای پدر مبارک باد تقدیم به پدر شوهر عزیزم  الهی که همیشه سایه ی پر از مهرتون بالای سر ما باشه و تندرست باشید...روز پدر مبارک   تقدیم به بابا احمد عزیزم روز پدر بهانه است كه بگوییم همیشه به داشتن پدری چون شما افتخار میكنیم و همیشه این جمله زیبای شما را به یاد دا...
23 خرداد 1392

روز مادر بر تمام مامان های نی نی وبلاگی مبارک

  تقدیم به دوست داشتنی ترین مادر دنیا مامان فری مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی. تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت . قلم از نگارش شُکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک. مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاس گزارم، پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر. فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد   من بدهکار توام ای مادر همه جانی که به من بخشیدی لحظاتی که برای امن من جنگیدی...
23 خرداد 1392

مرسانای مامان روزت مبارک

    به نام خالق دخترم و تمام نی نی های دنیا از آن روز زیبای پاییزی که یک کاغذ کوچک خبر از شروع یک زندگی بزرگ را داد و منو همسر عزیزم فهمیدیم که زندگی عاشقانه مان به زودی ثمری زیبا به جای خواهد گذاشت و تا این روزهاکه حضور زیبایت باعث گرمی بیشتر و بیشتر زندگی عاشقانه من و پدرت شده .... آن چیزی که بیش از پیش در کنار خود احساس می کنم  ودر تمام لحظه ها بهش احتیاج دارم نامیست ، نوریست ، عشقیست   به نام خدا دخترم در منشور زندگی در پرتو طیفهای شادی و غم آنچه را که در...
23 خرداد 1392